محمدناصر حق خواه | شهرآرانیوز؛ در سالهای ابتدایی دهه نود، بیشتر مطالبی که برای جمع بندی سینمای دهه هشتاد میخواندیم روی یک نکته بیش از هرچیز تأکید داشتند: ابتذال و کمدیهای نازل و سطح پایین و ضعف فیلمهای جدی و جریان ساز و باکیفیت. در آن سالها با افت و پا به سن گذاشتن فیلم سازان بزرگ دهه پنجاه و شصت و هفتاد و وارد نشدن نسل جدید، سینما روزهای خوبی نداشت و عمده ساختههای سینمای ایران که گیشه خوبی داشت به کمدیهایی محدود میشد که کم وبیش کیفیت فنی و محتوای سطح پایینی داشت.
البته یک نکته را نباید فراموش کرد: در همه جای دنیا سینمای سرگرم کننده وظیفه گرداندن چرخ صنعت سینما را دارد و سینمای ما هم نمیتواند از این موضوع مستثنا باشد و نمیتوان صفرتاصد این نوع فیلم سازی را زیر سؤال برد. هرچند در سینمای دنیا فقط کمدیها پول ساز نیستند و اکشنها و فانتزیهای قوی ساخته شده هم پرفروش میشوند، اما به هرحال آنچه در ایران، سینمای بدنه خوانده میشود به فیلمهای کمدی محدود است.
اما حالا پس از ده سال وقتی به آمار جدید پرفروشترین فیلمهای غیرکمدی ایران برمی خوریم، آمار و اعدادی میبینیم که نشان میدهد دیگر مثل گذشته فاصله فروش فیلمهای کمدی و جدی زیاد نیست، هرچند که هنوز هم پرفروشترین فیلمهای سینمای ایران کمدی هستند. جا دارد این نکته را هم ذکر کنیم که وقتی از سینمای غیرکمدی پرفروش حرف میزنیم منظورمان فیلمهایی است که در ایران اجتماعی خوانده میشوند. هرچند ژانری با عنوان اجتماعی نداریم و این فیلمها عمدتا ملودرامهایی با موضوعات اجتماعی هستند. در همین فهرست اخیر غیر از فیلمهایی با مضمون تاریخی مثل محمد رسول ا... (ص) و ماجرای نیمروز، باقی فیلمها موضوعاتی اجتماعی دارند. اما چه عواملی باعث پیشرفت این شکل از فیلم سازی در ایران و البته توجه مخاطبان شده است؟
اولین نکته موفقیتهای اصغر فرهادی و جا انداختن این شکل از فیلم سازی قصه گو و پرتعلیق است که به موضوعات روز میپردازد. برداشت از روی دست اصغر فرهادی هرچند در ابتدا کپی برداری صرف بود، اما به تدریج باعث پیشرفت سینمای ما و تجربههای جدیدی شد که هیچ شباهتی به دنیای فرهادی نداشت. از سویی تغییر ذائقه تماشاچیان از بازیگران صرفا خوش چهره به بازیگران خوب و باکیفیت و با سابقه تئاتری و همچنین اعتماد تهیه کنندگان به کارگردانان جوان باعث شد روزبه روز تجربههای جدی و جدیدی در این حوزه انجام شود. در این اتفاق، البته نباید از شبکههای اجتماعی و گسترش دسترسی مردم به فیلم و سریالهای خارجی هم گذشت.
دسترسی داشتن به شبکههای اجتماعی باعث آشنا شدن مردم با نظرات کارشناسان و تبلیغ بهتر فیلمها شد. از سوی دیگر آشنا شدن مخاطبان با سینمای اروپا و آمریکا و سهولت دسترسی به فیلمهای باکیفیت باعث شد برای هر فیلم سطح پایینی به سینما نروند و نسل سازنده جدید مجبور به ایجاد جذابیتهای بکر شود. مجموع این عوامل باعث شده است در این روزها با وجود تعطیلی دوساله سینماها هنوز امیدی به نسل جدید و تجربههای آینده شان داشته باشیم و بدانیم که این سالها اگر خوب باشند، دیده میشوند.